عروسک چوبی

به شانه ام زدی
که تنهایی ام را تکانده باشی !
به چه دل خوش کرده ای ؟!
تکـــــاندن برف
از شانه های آدم برفی ؟!!

آخرین مطالب

شاعرش باشی و با این همه حالا بروی

چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۰۷ ب.ظ

گاه باید فقط آرام از آنجا بروی

بِگذاری دل و دل واپس فردا بروی

سیل اندوه بیاید همه امواج بلا

ببری قایق و تا آخر دریا بروی

بروی چَشم ببندی به خودت، خاطره هات

زن باشی و بسوزی، تک و تنها بروی

اشک را بغض کنی رعشه بگیرد بدنت

لب بدوزی و ولی غرق تمنّا بروی

او غزل باشد و لبریز تو هر قافیه اش

شاعرش باشی و با این همه حالا بروی

در سکوت نفس سرد دلش، از سر درد

حسّ فریاد شوی لال و شکیبا بروی

عاشقی درد قشنگی ست ولی مجبوری

پا گذاری به دلت آخر و رسوا بروی ...

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۵
aroosak mb

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی