عروسک چوبی

به شانه ام زدی
که تنهایی ام را تکانده باشی !
به چه دل خوش کرده ای ؟!
تکـــــاندن برف
از شانه های آدم برفی ؟!!

آخرین مطالب

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است


پ . ن : دلگیـــــر نباش ...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۱۵
aroosak mb

بهش گفتم امروز باد تنـــــدی اومد و در رو محکــــم کوبید .

از جا پریدم فکر کردم سرزده بهم سر زدی .

از جا پریدم فکر کردم چه خوبه کلیدا رو هنوز داریشون .

از جا پریدم فکر کردم چایی تازه دم با بهار نارنج چقدر بچسبه به جفتمون .

از جا پریدم ؛ ولی هیچی نبود ، هیچکی نبود .

فقط بــــــاد بود که داشت نیومده می رفت ...

بهش گفتم . همه چی رو ، دونه به دونه ، 

واو به واوش رو ریختم روی دایره ی میز تکنفره جلوش .

اما اون فقط به بخار روی فنجون قهوش نگاه میکرد و گفت :

اگه بخـــــار رنگ داشت ، حتماً ناخن هام رو لاک رنگ بخار میزدم .

قشنگ میشه نه ؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۰۴
aroosak mb