عروسک چوبی

به شانه ام زدی
که تنهایی ام را تکانده باشی !
به چه دل خوش کرده ای ؟!
تکـــــاندن برف
از شانه های آدم برفی ؟!!

آخرین مطالب

نوشت های او

سه شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۹ ب.ظ

هر صبح
نقش آفتاب گردان را بازی میکنم
تا شاید بتابی بر من....
سایه ای کوچک و کوتاه
که نور میخواهد....
فنجان چایی داغ
در التماس نوشیدن.....
پنجره ای نیمه باز
در انتظار لمسی برای گشودن.. 
شعری سپید و بلند
در حسرت خوانده شدن.....
و......
و......
و......
هر صبح
پر از نقش می شوم
و پر از حسهای جور واجور
شاید
یکی از این نقشها
به دلت نشست...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۶/۱۴
aroosak mb

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی