من عاشق نیستم ؛ من معتقدم به تو ! که آدم توی این دنیای هچل هفت باید لااقل به یه چیزی معتقد باشه!
یه تعلق، یه دست آویز ، یه امید ...
مثل یه احیای بعد از مرگی که بعد از هر تموم شدن با فکر کردن بهش بشه ایستاد ...
من خودم هستم و یک حس غریب...
شاید چالاک ترین انسان نباشم
شاید بالا بلند ترین یا نیرومند ترین نباشم
شاید بهترین و زیرک ترین نباشم
امـــا
قادرم کاری را بهـــتر از دیگران انجام دهم و
این کار هنـــر " خود " بودن است ...
و تو
می اندیشی که این همه را خوانده ای بی آنکه همه ی مرا خوانده باشی ... مهشــــید