حسی چون مزه گس خرمالــــــــو
دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۵۶ ب.ظ
کاش آدما واقعاً شبیه حرفاشون بودند ...
شبیه دلتنگی هاشون ...
کاش اقلاً مثل بعضی از اشیاء مهربون بودند ؛
مثل پتــو ها که مواظب درد شانه ها هستند وقتی در خود فشرده هستیم ...
مداد ها که سعی می کنند نگذارند تمام بشویم ...
دلم یک آغوش میخواهد ؛ امن
که بگوید وقتی نیستی نه هست ها چونان که بایدند ... نه باید ها ...
که وقتی نیستی هر روز بی تو روز مباداست ...
آغوشی که با آمدنش این حس ِ گزنده به سراغت نیاید که وقتی میروند
مثل مرده هایی هستند که توانایی فکر کردن به بازمانده ها را ندارند ...
پ.ن : دیده ام در انتظارات خیالباف
۹۵/۰۳/۳۱