انعکاس
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۱ ب.ظ
یه وقتایی دلم می خواد بنویسم خارج از آداب نویسندگی ...
شاید این نوشته ها ، انعکاس لحظه هایی باشه که حس ِشون میکنم !
گاهـــــی با شوق
گاهــــــی با خشم
گاهــــــی با عشق
و گاهی با هیچ .. !
و بین این " گاهی ها " پُرم از روزمرگی های تکراری ...
فاصله ای که با هیچ بهانـــه ای پُر نشود
عکس هایی که نگـــاه کردن به اونا رویاهات رو خیس می کنه
بغض هایی که باهاش کلنجـــار میری تا یهـــو نشکنه
نوشته هایی که ثبت موقت میشه
لحظه هایی که با خودت زمزمه میکنی " حتـــــی دیگه اومدنت ، بودنت بهــــم کمک نمیکنه "
همش یعنی ........
پ.ن : من از تو ، از خودم ، از ما
از این احساس ترسیــدم
تو باید جای من باشی
ببینی در تو چی دیدم ... !
( بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم ) ... !

شاید این نوشته ها ، انعکاس لحظه هایی باشه که حس ِشون میکنم !
گاهـــــی با شوق
گاهــــــی با خشم
گاهــــــی با عشق
و گاهی با هیچ .. !
و بین این " گاهی ها " پُرم از روزمرگی های تکراری ...
فاصله ای که با هیچ بهانـــه ای پُر نشود
عکس هایی که نگـــاه کردن به اونا رویاهات رو خیس می کنه
بغض هایی که باهاش کلنجـــار میری تا یهـــو نشکنه
نوشته هایی که ثبت موقت میشه
لحظه هایی که با خودت زمزمه میکنی " حتـــــی دیگه اومدنت ، بودنت بهــــم کمک نمیکنه "
همش یعنی ........
پ.ن : من از تو ، از خودم ، از ما
از این احساس ترسیــدم
تو باید جای من باشی
ببینی در تو چی دیدم ... !
( بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم ) ... !

۹۵/۰۳/۱۸