آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ...
همان آدمهایی که تو را یادشان نمیرود
همانهایی که فراموش میکنند که تو ساعت ها و روزها آنها فراموش کرده ای
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود
و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدای شان میشود
در آغوش ات میگیرند
و میگذراند غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی
همانهایی که لحظهای پس از آرامش ات در هیچ کجایِ دنیایِ تو جایی ندارند و گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی
سینه ی سنگینِ از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود
از صمیمِ قلب به جایِ چشمان تو میگریند!
و دست آخر در خلوت خود خوب میدانند که
تنهاماندند
ولی باید تظاهر به خلاف آن کنند تا
آرامش اهل دنیا خط خطی نشود
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ...
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ...
همان آدمهایی که روزِ تولد تو یادشان نمیرود
همانهایی که فراموش میکنند که تو هر روز ِ خدا آنها را فراموش کرده ای
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود
و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدای شان میشود
در آغوش ات میگیرند
و میگذراند غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی
همانهایی که لحظهای پس از آرامش ات در هیچ کجایِ دنیایِ تو جایی ندارند و گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی
سینه ی سنگینِ از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود
از صمیمِ قلب به جایِ چشمان تو میگریند!
و دست آخر در خلوت خود خوب میدانند که
تنهاماندند
ولی باید تظاهر به خلاف آن کنند تا
آرامش اهل دنیا خط خطی نشود
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ..
برگرفته شده از aroosakechoobi.blog.ir
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ...
همان آدمهایی که روزِ تولد تو یادشان نمیرود
همانهایی که فراموش میکنند که تو هر روز ِ خدا آنها را فراموش کرده ای
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود
و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدای شان میشود
در آغوش ات میگیرند
و میگذراند غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی
همانهایی که لحظهای پس از آرامش ات در هیچ کجایِ دنیایِ تو جایی ندارند و گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی
سینه ی سنگینِ از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود
از صمیمِ قلب به جایِ چشمان تو میگریند!
و دست آخر در خلوت خود خوب میدانند که
تنهاماندند
ولی باید تظاهر به خلاف آن کنند تا
آرامش اهل دنیا خط خطی نشود
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ..
برگرفته شده از aroosakechoobi.blog.ir
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ...
همان آدمهایی که روزِ تولد تو یادشان نمیرود
همانهایی که فراموش میکنند که تو هر روز ِ خدا آنها را فراموش کرده ای
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود
و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدای شان میشود
در آغوش ات میگیرند
و میگذراند غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی
همانهایی که لحظهای پس از آرامش ات در هیچ کجایِ دنیایِ تو جایی ندارند و گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی
سینه ی سنگینِ از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود
از صمیمِ قلب به جایِ چشمان تو میگریند!
و دست آخر در خلوت خود خوب میدانند که
تنهاماندند
ولی باید تظاهر به خلاف آن کنند تا
آرامش اهل دنیا خط خطی نشود
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ..
برگرفته شده از aroosakechoobi.blog.ir
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ...
همان آدمهایی که روزِ تولد تو یادشان نمیرود
همانهایی که فراموش میکنند که تو هر روز ِ خدا آنها را فراموش کرده ای
همانهایی که برایت بهترین آرزوها را دارند
و میدانند در آرزوهای بزرگِ تو کوچکترین جایی ندارند
همان آدمهایی که همین گوشه کنارها هستند
برای وقتی که دل تو پر درد میشود
و چشمان تو پر اشک
که ناگهان از هیچ کجا پیدای شان میشود
در آغوش ات میگیرند
و میگذراند غمِ دنیا را رویِ شانههای شان خالی کنی
همانهایی که لحظهای پس از آرامش ات در هیچ کجایِ دنیایِ تو جایی ندارند و گم میشوند
و تو هرگز نمیبینی
سینه ی سنگینِ از غمِ دنیا را با خود به کجا میبرند
همانهایی که در خاموشیِ غم انگیز خود
از صمیمِ قلب به جایِ چشمان تو میگریند!
و دست آخر در خلوت خود خوب میدانند که
تنهاماندند
ولی باید تظاهر به خلاف آن کنند تا
آرامش اهل دنیا خط خطی نشود
روزی که بفهمی چقدر برای همه چیز دیر شده است
آدمها ذرّه ذرّه محو میشوند
آرام ...
بی صدا...
و تدریجی ..
برگرفته شده از aroosakechoobi.blog.ir